آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

آرنیکا

از تولد یک سالگی تا 16 ماهگی!

سلاممم بهتر بود عنوان این مطلب رو میذاشتم یه مامان پر مشغله یه آرنیکای وابسته! دختر نازم این روزها فقط چسبیدی به من شاید باور نکنی تو این مدت من جمعا 1 ساعت هم پای لپ تاب نشستمم چون نمیذاری! بگذریم این روزها کنار تو به ما خیلی خوش میگذره هر چنر برامون روزهای پر مشغله و پر دغدغه ای هستش! تو این چهار ماه چه گذشت ....اول بگم که هر هفته تقریبا با مشکل دندون در اوردن سر و کله میزنیممم و شما همچنان بد غذایی!...تا 14 ماهگی البته از 11 تا 14 ماهگی سرلاک خوردی و بعد تعطیل!...13 ماهگی بالاخره گفتی مامان تقریبا تمام کلمات رو میگی و اونایی رو که بلد نیستی اولش رو میگی!مثل کباب..ک ......دایی..دا...مهبد..مه....کوروکودیل..کور..کور....
4 مهر 1393

1 سالگیت مبارک تنها گل زندگیممم

الان که دارم برات مینویسممم تمام وجودمممم پر از خوشحالی و چشمام پر از اشکه!چرا؟؟ چون هیچ چیز بجز وجودت نمیتونست به زندگی من گرما بده و منو خوشحال کنه عزیزممممم هر بار که میبوسمت بهت میگممم خدایا شکرت آرنیکا دادی و تو با تمام وجودت میخندییی! عاشقتمممم!   عزیزممم باورم نمیشه از اون روز قشنگ از اون گریه بی نظیر یک سال گذشت!!!...شب بیداریا!واکسنای درد ناک نیش زدنای دندون....مهم اینه با تووو گذشت....دوستت دارممم عزیز دوردونممم یکی یه دونمممم شعرایی که من و بابایی فل بداهه برات گفتیم: بابایی :آرنیکا نازه.....آرنیکا جواب میده :بل بل... بابایی:ناز نی نازه...آرنیکا جواب میده :بل بل... مامانی:ارنیکا ...
15 خرداد 1393

جشن مروارید آرنیکا جونمممم

بالاخره تونستم برات جشن دندونی بگیرمم دختر نازممم ....از بهمن تصمیم به گرفتنش رو داشتیم اما اسباب کشی و عروسی دایی جون و فوت بابا بزرگممم یکم عقبش انداخت دختر گلممم شما تا امروز 3 تا دندون داری!جالبه که 2 روز بعد ازجشن هم 4 اومین مرواریدت جونه زد!مبارکت باشههه!   دومین مرواریدت خیلی اذییتت کرد....   بریممم ادامه مطالب و تصاویر جشنت مامانی جونممم............             کوکیز زله آکواریم و پاناکوتا     ...
25 ارديبهشت 1393

11 ماهگیت مبارک!

١١ ماهگی به روایت تصویر...   در ادامه مطالب.... اولین نوروزت مبارک قشنگمممم : یه روز خوب در چیتگر       دخترم پارک رفته!         دخترم بازی هوش میکنه ! روز سیزده بدر ...بابایی برات کباب درست کرد و خیلیییییییی دوست داشتی عزیزمم! شیرین من قوربون خنده هات برمممم!عاشقتمممم! دیگه از میزامون بالا میری! ...
25 ارديبهشت 1393

9 ماهگیت!!

ابتدای ٩ ماهگیت با هم رفتیمممم همدان با یه عالمه برف و کلیی عکس و برف بازی!     روز ١ بهمن هم اولین مرواریدت جونه زد گلممم مبارکههههههههههه....چند روز بعدش مامان بزرگ فرانگیست اومد و گندومم و ...بوداد و ریخت سرت قیچی و خودکار و قرانم ...گذاشت جلوت ببینه چه کاره میش و شما قران برداشتی زود میگذره مامانی کنار تو بودن خیلی لذت بخشههه با هم بازی میکنیم شعر میخونیممم .......بهترین بهانه خنده های من شدی عزیزمممم خیلی دوست دارمممم ...خیلی چیه اصلا واژ ه ای براش پیدا نمیکنممممم! این روزا حسابی غلت میزنی داد میزنه خودت میکشونی زیر راحتا و نهار خوری....ما هم اسباب کشی داریم و شما حسابی ذ...
27 فروردين 1393
1
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرنیکا می باشد