آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 10 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

آرنیکا

1 سالگیت مبارک تنها گل زندگیممم

الان که دارم برات مینویسممم تمام وجودمممم پر از خوشحالی و چشمام پر از اشکه!چرا؟؟ چون هیچ چیز بجز وجودت نمیتونست به زندگی من گرما بده و منو خوشحال کنه عزیزممممم هر بار که میبوسمت بهت میگممم خدایا شکرت آرنیکا دادی و تو با تمام وجودت میخندییی! عاشقتمممم!   عزیزممم باورم نمیشه از اون روز قشنگ از اون گریه بی نظیر یک سال گذشت!!!...شب بیداریا!واکسنای درد ناک نیش زدنای دندون....مهم اینه با تووو گذشت....دوستت دارممم عزیز دوردونممم یکی یه دونمممم شعرایی که من و بابایی فل بداهه برات گفتیم: بابایی :آرنیکا نازه.....آرنیکا جواب میده :بل بل... بابایی:ناز نی نازه...آرنیکا جواب میده :بل بل... مامانی:ارنیکا ...
15 خرداد 1393

جشن مروارید آرنیکا جونمممم

بالاخره تونستم برات جشن دندونی بگیرمم دختر نازممم ....از بهمن تصمیم به گرفتنش رو داشتیم اما اسباب کشی و عروسی دایی جون و فوت بابا بزرگممم یکم عقبش انداخت دختر گلممم شما تا امروز 3 تا دندون داری!جالبه که 2 روز بعد ازجشن هم 4 اومین مرواریدت جونه زد!مبارکت باشههه!   دومین مرواریدت خیلی اذییتت کرد....   بریممم ادامه مطالب و تصاویر جشنت مامانی جونممم............             کوکیز زله آکواریم و پاناکوتا     ...
25 ارديبهشت 1393

11 ماهگیت مبارک!

١١ ماهگی به روایت تصویر...   در ادامه مطالب.... اولین نوروزت مبارک قشنگمممم : یه روز خوب در چیتگر       دخترم پارک رفته!         دخترم بازی هوش میکنه ! روز سیزده بدر ...بابایی برات کباب درست کرد و خیلیییییییی دوست داشتی عزیزمم! شیرین من قوربون خنده هات برمممم!عاشقتمممم! دیگه از میزامون بالا میری! ...
25 ارديبهشت 1393

7 و 8 ماهگی عزیزممم

٧ ماهگی دخترمم : داری سعی میکنی خیلی مستقل و خوب بشینی!شیشکی میبندی اساسی! سوپ برات درست میکنمم در طعمای مختلف اما زیاد دوست نداری!خیلی ناراحت میشمممم نمیخوری!اما پوره سبزیجات دوست داری! این روزا من رژیم محصولات گاویممم خیلیییی سخته!اما به خاطر سلامتی شما تحمل میکنم! دختر نازمم خانمی انقدر که نگووو میمونی پیش مامانی و من میرم سر کار! سیب و موز میخوری! قد و وزنت ابتدای ٧ ماه :قد٦٧  وزن :٧٩٠٠ آرنیکا و هالووین! این بادیتو که میپوشی سرت دعوا میشه!   آرنیکا اشپز میشه! یلدای دخترممم با لباس هندونشششششش که همه گاز گازت کردن عزیزممم انقدر خوشمزه شده بودی! اینم پیراهن ...
3 بهمن 1392

دخترم عشقم تمام زندگیم 6 ماهه شد!! نیم سالگیت مبارک!!!

خدایا چقدر شکرت کنم خدایا هر ثانیه ١٠٠٠٠٠٠٠٠ بار شکرت که این هدیه الهی رو به من دادی! باز هم تکرار میکنم هر لحظه که میگذره دلم میسوزههه دلم تنگ میشه برای ثانیه قبلی با تو بودن دخترممم عزیز ترینم چقدر خوبه که تو رو دارم چقدر خوبه که ما در کنار همیمممم ...... خیلی جالبه برام که با هر حسی باهات صحبت میکنم کاملا درک میکنی...نازتو میکشم ناز میکنی قوربون صدقت میرم میخندی براممم برات اواز میخونم برام اواز میخونی...... چه کارا یاد گرفتی تو این ماه؟! الان برات میگممممممم یاد گرفتی بوف بخوری و بگی بوف...با لعاب برنج ٢ هفته اول و فرنی ٢ هفته بعد شروع کردیم  که خیلییییی دوست داری و تموم میشه گریه میکنی!! اب میخوری خیلی دوست داری!!...
3 آذر 1392

5 ماهگیت مبارک

خدایا شکرت  هر بار که نگاهت میکنم شکر خدا رو میکنم عزیز دلم چی میتونست من رو انقدر خوشحال کنه بجز وجود تو مامان جان خیلی دوست دارم خوشحالم که تو هم یه روز مادر میشی و تمام احساس من رو درک میکنی! بگذریم ماه پنجم زندگیتم عزیزم گذشت با تمام شیطنتات و شب بیداریات خیلییی حسرت تک تک روزهای گذشته رو میخورم ....  خوب آرنیکای ناز مامان اخر ٤ ماهگی واکسنش رو زد و یکمی شب بیداری داشت و اذیت شد هفته بعد از واکسنت باز هم دل ما هوای سفر کرد دختر نازممممممممممممم باز هم بار سفر بستیم به سمت رشت و خلخال و اردبیل و آستارا بسیار بسیار خوش گذشت کلی هم اب گرم رفتیم!شما هم لباسای بافتنی که مامانی برات بافته بود رو امتحان کردی...
7 آبان 1392

4 ماهگی

تو ماه چهارممم بعد از شناسایی دستات شروع کردی به خوردن حسابی دستات گلممم اگه بدونی چه ملچ ملوچی میکنی! کم کم یاد گرفتی که عروسکای تشک بازیتم بکنی و بخوریشون! اینجا تازه از حمام اومدییی عزیزمممممممم       تو این ماه ما کلی مهمونی رفتیم دخترمممم تولد مطهره جون..دیدن سامیار...و رز عزیزم اومد خونمون که عکستو رو تو ادامه مطالب میذارممم... آرنیکا و رز! شما و رز از دیدن هم خیلی خوشحال شدین کلی با هم غر عر کردین به هم دست زدین! برای هم دست و پا زدین! رز کوچولو از شما ٢ هفته بزرگتره!           اینم تولد ٤ ماهگیت دختر گلمممم این کیکم ...
25 شهريور 1392
niniweblog
تمامی حقوق این صفحه محفوظ و متعلق به آرنیکا می باشد